منچ یک بازی رومیزی ۴ نفره هیجانانگیز برای اوقات فراغت است که در عین سادگی بسیار اعتیادآور میباشد. چیزی که بهعنوان یک سرگرمی ساده شروع میشود و در آن هیچکس از همسایه خود در امان نیست. در این مقاله از بت فوروارد به توضیح این بازی و تاریخچه آن پرداختهایم؛ با ما همراه باشید.
تاریخچه بازی منچ
فردریش اشمیت این بازی را در سال ۱۹۰۵ برای فرزندانش اختراع کرد. او میخواست بازیای بسازد که بچههای کوچکش بتوانند خیلی سریع آن را یاد بگیرند، بدون اینکه قوانین زیادی مانع بازی شود. در سال ۱۹۱۴ اشمیت ۳۰۰۰ نسخه از این بازی را برای سربازان آلمانی که در بیمارستانهای جنگ جهانی اول در حال بهبودی بودند فرستاد. بازی مورد توجه سربازان قرار گرفت و آنهایی که از جنگ جان سالم به در بردند با نسخههای خود به خانه بازگشتند، و این جایی بود که این بازی محبوبیت یافت و در نهایت به یک موفقیت جهانی تبدیل شد.
در مورد اینکه آیا اشمیت بازی هندی Pachisi را سرقت کرده است یا خیر، اختلافنظر وجود دارد. بااینحال، حتی اگر اشمیت در مورد Pachisi میدانست، او به طور اساسی بازی خود را تا حدی ساده کرد که تا بهطورکلی یک بازی متفاوت در نظر گرفته شود.
این بازی بسیار جالب است و تقریباً در هر کشوری که یافت میشود. نام اصلی شاید نشاندهنده جذابیت اصلی بازی باشد
قوانین بازی منچ
- منچ دارای مجموعه قوانین بسیار سادهای است که بازیکنان میتوانند بهسرعت بازی را یاد بگیرند و انجام دهند. هر بازیکن ۴ مهره دارد که باید قبل از رسیدن به مقصد امن خود، ۴۰ پله را طی کند.
- بازیکنان یک تاس ۶ وجهی میاندازند که تعیین میکند در هر نوبت چند قدم میتوانند حرکت کنند. یک بازیکن باید برای اینکه بازی را شروع کند، یک عدد ۶ پرتاب کند.
- هر بار که بازیکنی عددی را می زند که منجر به قرار گرفتن مهره او روی مهره بازیکن دیگر می شود، مهره حریف را به ابتدای بازی برمی گرداند. اولین بازیکنی که هر ۴ مهره خود را به پایان برساند، برنده است.
با چنین طراحی و مجموعهای از قوانین ساده این بازی آماده پذیرش برای همهٔ افراد است. بازیکنان بهراحتی قادر بهاضافه کردن و تغییر قوانین برای ایجاد یک تجربه جدید از بازی هستند. این انعطافپذیری قوانین به بازیکنان اجازه میدهد تا بازی را در جهتی تکامل دهند که برایشان جذابتر باشد و در نهایت به منچ طول عمری بیشتری میبخشد که بسیاری از بازیهای رومیزی دیگر هرگز نمی توانند امیدی به تقلید از آن داشته باشند.
چرا منچ به این اندازه محبوب است؟
بازیکنان به طور طبیعی مهارتهای خود را در طول بازی منچ توسعه میدهند. اگر تصور شود که یک بازیکن در بازی برتری دارد، سایر بازیکنان اغلب با هم متحد میشوند تا شانس برنده شدن بازیکن پیشرو را خنثی کنند. بااینحال، بازی دارای یک چرخش بسیار سریع است، بهمحض اینکه یک بازیکن بتواند با پلههای بالا راه یابد، بازیکنان دیگر سعی میکنند او را متوقف کنند. همانطور که بازی پیشرفت میکند چندین پیمان در عرض چند دقیقه شکل میگیرد و شکسته میشود. بهزودی بازیکنان شروع به واکنش میکنند، نهتنها به موقعیت مهرهها روی تخته، بلکه به شخصیت یکدیگر. بازیکنان از مرگ مهرههای یکدیگر خوشحال میشوند
همانطور که بازی روبهپایان است، تنش بین بازیکنان اوج میگیرد که حساسیت بالایی را ایجاد میکند. در این مراحل از بازی است که بازیکنان شروع به نشاندادن خشم واقعی شخصیت خود میکنند و برخی از احساسات شگفتانگیز را که همیشه در زندگی روزمره ظاهر نمیشوند، از خود بروز میدهند. میل به برنده شدن در بازی بهقدری قوی میشود که بازیکنان برای کسب مقام اول دست به هر حیلهای میزنند. تقلب، رشوهدادن و باجگیری همگی ویژگیهایی هستند که در منچ یافت میشوند.
با استفاده از روشهای بسیاری برای تعامل با بازیکن در بازی، همیشه بازیکنان امید دارند که برنده شوند و بسیار نادر است که بازیکنی تسلیم شود، وقتی ممکن است که بازی بهراحتی به نفع او بچرخد.
سخن آخر
منچ دارای یک سبک گیمپلی بسیار ساده و سریع است که در ابتدا نیاز به تلاش ذهنی بسیار کمی برای یادگیری دارد. پارامترهای بازی بسیار متنوع هستند و به بازیکنان این امکان را میدهند که بهراحتی قوانین را مطابق با سبک بازی شخصی خود تغییر دهند و در نتیجه عمق و طول عمر بیشتری ایجاد کنند.
جذابترین جنبه بازی تنش عاطفی است که از طریق پیمان و حس انتقام در بازیکنان ایجاد میشود. این احساسات در عنوان بازی منعکس شده است که به معنای عصبانی نشدن است. این نشان میدهد که طراح بازی بسیار نزدیک به رایجترین واکنشهای بازیکنان است، درک ناامیدی آنها از یکدیگر بزرگترین منبع سرگرمی است. لذتبردن از مرگ مهره حریفان ممکن است منحصر به روان آلمانی نباشد، اما مطمئناً در این بازی رومیزی آلمانی نقش مهمی دارد.