به بهانه اولین قهرمانی تراکتور در لیگ برتر خلیج فارس… پرشورها، سرانجام بر قله فوتبال ایران ایستادند، حالا تبریز، لبخند میزند!
سالها بود که تبریز، در هوای قهرمانی نفس میکشید. هوادارانی که با دل و جان تیمشان را دوست داشتند، بارها تا لب مرز افتخار رفتند و بازگشتند؛ اشک ریختند، مشت بر سینه کوبیدند، اما هر بار جام از چنگشان لغزید. حالا اما، پس از سالها صبر و عاشقی، تراکتور بالاخره طلسم را شکست. قرمزهای تبریز قهرمان لیگ برتر ایران شدند؛ نه به لطف شانس، بلکه به بهای سالها رنج، تلاش، و ایمان.
تیمی که درد را بلد بود.تراکتور همیشه تیمی خاص بود. از جنس مردم، از دل کوچهپسکوچههای تبریز. تیمی که با هویت ترکزبانها گره خورده و فراتر از یک باشگاه فوتبال، نمادی از فرهنگ و غرور قومی بود. گاهی تراکتور در دل حواشی قرار می گرفت، گاه قربانی تصمیمات بحثبرانگیز داوری میشد و گاه از اختلافات مدیریتی ضربه میخورد. اما با همه اینها، هوادارانش هیچگاه پشتش را خالی نکردند.
اسکوچیچ: معمار قهرمانی تراکتور
وقتی دراگان اسکوچیچ، سرمربی سابق تیم ملی ایران، هدایت تراکتور را به دست گرفت، بسیاری با شک به این انتخاب نگاه میکردند. اما اسکوچیچ با ترکیبی از تجربه، صبوری و درک عمیق از فوتبال ایران، تیمی ساخت متحد، متعهد و جنگجو. او فهمید که برای قهرمانی تراکتور باید بیش از تاکتیک و تکنیک، قلب بازیکنان را به دست آورد. و همین کار را هم کرد.
فوتبالِ رو به جلو، بیهراس
تراکتور در این فصل فوتبالی هجومی، سریع و تهاجمی ارائه داد. تیمی که از دفاع نمیترسید و در حمله بیرحم بود. ترکیبی از بازیکنان جوان و باتجربه، ستونهای این موفقیت را ساختند. بازیکنانی که با درخشش بینظیر خود، قلب هر هواداری را تسخیر کردند.
ورزشگاه یادگار؛ قلعهای سرخ
هر بازی خانگی تراکتور، تبدیل به فستیوالی از عشق و صدای هواداران شد. دهها هزار نفر، با پرچمهای قرمز، ترانههای ترکی و چشمانی پر از امید، به ورزشگاه می آمدند و حجم فوق العاده ای از عشق یکپارچه به تیم منتقل می کردند. آنها بازی را با صدایشان آغاز میکردند، با اشکهایشان پایان میدادند، و همیشه با قلبشان میجنگیدند.
قهرمانیای که فقط فوتبالی نبود
این قهرمانی، فقط برای آمار و جام نبود. تراکتور قهرمان شد تا ثابت کند تیمی که در دل هوادارانی وفادار جا دارد می تواند قله را لمس کند.تا نشان دهد که «وفاداری» و «صبوری» هنوز هم در دنیای فوتبال، نتیجه میدهد. این قهرمانی، تسلایی بود برای تمام آن سالهایی که هواداران تراکتور، سرافکنده و خسته به خانه برگشتند.
و حالا تبریز، لبخند میزند
وقتی سوت پایان بازی با شمسآذر قزوین به صدا درآمد و خبر شکست سپاهان به گوش رسید، تبریز منفجر شد. جشن قهرمانی تراکتور در خیابانها، خانهها، کافهها و حتی دل آنهایی که سالهاست مهاجر شدهاند، برپا شد. تراکتور قهرمان شد و همه ایران فهمید که عشق اگر واقعی باشد، بالاخره پیروز میشود.
و در پایان باید گفت این قهرمانی تنها یک جام نیست؛ صدایی بلند است که سالها نادیده گرفته شد، و حالا ایستاده بر قله فریاد میزند: ما همیشه اینجا بودیم.