ال‌کلاسیکو

ال‌کلاسیکو: ژانر جنایی با وینیسیوس و یامال در نقش اصلی

رفقا، همین که سوت پایان ال‌کلاسیکو خورد، انگار همه تو برنابئو آماده یه مسابقه کشتی کج شدن! پدری آخر بازی اخراج شده بود، ولی شعله‌های جنجال تازه داشت بالا می‌گرفت. وینیسیوس، با همون چهره همیشه عصبی و آماده انفجار، رفت وسط زمین، گفت «من هنوز زنده‌ام!» از اونور یامال هم که چند روز قبل با حرف‌های جنجالیش حسابی دل رئالی‌ها رو خون کرده بود، با کارواخال درگیر شد و یه گفتگوی دوستانه به سبک «تو کی هستی که حرف بزنی؟!» شکل گرفت. کورتوا هم وسط آشوب پرید و اوضاع رو بیشتر آتیش زد.

داور هم که کارت زرد تو دستش وسط زمین می‌دوید، فقط می‌تونست دعا کنه کسی سرش رو نشکونه!

ماجرا از اون‌جا شروع شد که داور تصمیم گرفت یه مقدار هیجان تزریق کنه و پدری رو آخر بازی با کارت زرد دوم اخراج کرد. و خب همون‌طور که می‌دونین، ال‌کلاسیکو بدون اخراج مثل پیتزا بدون پنیر می‌مونه! از همون لحظه آتیش زیر خاکستر روشن شد و همه منتظر بودن ببینن کی اولین مشت رو می‌زنه.

ال‌کلاسیکو - وینیسیوس

ال‌کلاسیکو – وینیسیوس

خب برگردیم به وینیسیوس که از صبح بازی انگار از دنده چپ بلند شده بود، از همون اول بازی دنبال بهونه می‌گشت تا نشون بده کت تن کیه. از داد و فریاد با داور گرفته تا اعتراض به ژابی آلونسو که چرا تعویضش کرده. وقتی دقیقه ۷۱ تابلو بالا رفت و شماره‌اش رو دید، چنان فریادی زد که حتی موهای ژابی هم از تعجب صاف شد! می‌گفت: «من؟ من؟ مسترررر!» بعدم مستقیم رفت سمت رختکن و زیر لب غرغر می‌کرد که «من از این تیم می‌رم!»
رفیق، اگه هر بار بازیکنی بعد از تعویض همچین حرفی بزنه، تا حالا نصف بازیکنای دنیا بی‌کار بودن!
از اون‌طرف یامال هم که چند روز قبل‌تر با جمله‌ی تاریخی «رئال می‌دزده و بعد شکایت می‌کنه» خودش رو به‌عنوان شاعر قرن معرفی کرده بود، انگار می‌خواست ثابت کنه هنوز پشت حرفاش ایستاده!

 

آخر بازی، درست بعد از سوت پایان، رفت وسط زمین و با دنی کارواخال درگیر شد. کارواخال هم که احتمالا از اون جمله هنوز دل‌چرکین بود، یه اشاره‌ کرد که «پسرجون کمتر حرف بزن» ولی خب این حرفا فقط بنزین ریخت روی آتیش.

تیبو کورتوا هم از اون‌ور با فریاد و هیجان وارد صحنه شد و مستقیم رفت سمت یامال، انگار می‌خواست جای خالی راموس رو پر کنه! وسط درگیری، یه تنه به دی‌یونگ زد و اونو هم فرستاد هوا. داور بیچاره، در حالی که احتمالاً تو ذهنش داشت برای بازنشستگی زودتر از موعد دعا می‌کرد، چندتا کارت زرد ریخت وسط، اما هیچ‌کی گوش نمی‌داد.
در این بین، جود بلینگام هم در نقش «قهرمان صلح » اومد وسط، دستاشو بالا گرفت و گفت: «یه لحظه آروم باشید بچه‌ها!» می‌خواست جو رو آروم کنه ولی خب هیچ‌کی وسط دعوا نمی‌خواست حرف منطقی گوش بده.

ال‌کلاسیکو - یامال

ال‌کلاسیکو – یامال

خورخه والدانو، مربی و کارشناس همیشه ‌خونسرد تو یه مصاحبه گفته: «وینیسیوس از کنترل خارجه!»
نه والدانو جان، این از کنترل خارجه نیست، کنترل درگیری دست خودشه! با یه دکمه می‌تونه وسط هر بازی آشوب راه بندازه.
اما هنوز ماجرا تموم نشده بود! روز بعد بازی، یه خبرنگار اسپانیایی به نام روبرتو گومس اومد گفت که این درگیری ممکنه تیم ملی اسپانیا رو نابود کنه!
بله درست خوندی: نابود! انگار یامال یه بمب اتمی انداخته باشه، برادر من، یه جمله گفته!
در ضمن از اونور هم هوادارای بارسا افتادن دنبال مقصر باخت، و یامال شد سپر بلای همه: می‌گفتن «این همه جنجال درست کردی، تمرکز تیم رو به هم زدی باختیم تقصیر توئه!»

 

ولی رفقا یه چیزی بگم درسته یامال تو ال‌کلاسیکو مثه همیشه نبود و تمرکز کافی نداشت شاید بخشی از دلخوری هوادارای بارسا درست باشه ولی واقعیت اینه که بارسا با اشتباهات دفاعی خودش باخت، نه با مصاحبه یامال. آخه وقتی خط دفاعیت هر توپ عمودی رو مثل نون تازه تحویل امباپه و بلینگام می‌ده، دیگه مصاحبه یامال مشکل اصلی نیست داداش من.
در کل، ال‌کلاسیکوی امسال یه نمایش تمام‌عیار بود با ژانر درام، جنایی، هیجان‌انگیز و رازآلود.
اما راستشو بخوای رفیق، ما هوادارا هم از این جنجالا بد‌مون نمیاد!
یادتونه برای ال‌کلاسیکوی بدون دعوا گفتم مثل چی می‌مونه، اون کلا برای فوتبال هم یه جورایی صدق می‌کنه

فوتبال بدون اعصاب‌خوردی و کل‌کل و درگیری، مثل پیتزا بدون پنیره می‌شه خورد، ولی نمی‌چسبه!

تا اپیزود بعدی لبخند یادتون نره…

امتیاز شما به این مطلب از ۱ تا ۵

دیدگاه خود را بنویسید